زناشویی

چه زمانی باید به رابطه‌تان پایان دهید، حتی اگر هنوز احساسات عاطفی دارید؟

رابطه‌ها پیچیده هستند. گاهی اوقات، علی‌رغم عشقی که به فرد مقابل دارید، ادامه‌ی رابطه به صلاح نیست. تصمیم‌گیری برای پایان دادن به یک رابطه، مخصوصا وقتی هنوز احساسات عمیقی در میان است، می‌تواند بسیار دردناک باشد. اما گاهی اوقات، این درد کوتاه‌مدت، کلید آرامش و خوشبختی بلندمدت شماست.

  • ✳️

    عدم احترام متقابل:

    اگر در رابطه به طور مداوم مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرید، نادیده گرفته می‌شوید، یا تحقیر می‌شوید، باید به فکر پایان دادن به آن باشید.
  • ✳️

    خشونت فیزیکی یا کلامی:

    هیچ بهانه‌ای برای خشونت وجود ندارد. اگر در رابطه با خشونت فیزیکی یا کلامی مواجه هستید، فوراً آن را ترک کنید.
  • ✳️

    بی‌اعتمادی مداوم:

    اگر اعتماد در رابطه از بین رفته و بازسازی آن غیرممکن به نظر می‌رسد، ادامه‌ی آن بی‌معنی است.
  • ✳️

    عدم سازگاری اهداف و ارزش‌ها:

    اگر در مورد اهداف بلندمدت زندگی، ارزش‌ها، و دیدگاه‌های اساسی با هم اختلاف نظر جدی دارید، احتمال موفقیت رابطه کم است.
  • ✳️

    عدم تلاش برای حل مشکلات:

    اگر هر دو طرف از تلاش برای حل مشکلات و بهبود رابطه دست کشیده‌اید، بهتر است آن را رها کنید.
  • ✳️

    احساس تنهایی در رابطه:

    اگر با وجود حضور فیزیکی شریک عاطفی‌تان، احساس تنهایی و انزوا می‌کنید، مشکلی وجود دارد.
  • ✳️

    وابستگی ناسالم:

    اگر به طور ناسالمی به شریک عاطفی‌تان وابسته هستید و استقلال خود را از دست داده‌اید، باید به این رابطه پایان دهید.
  • ✳️

    کنترل‌گری:

    اگر شریک عاطفی‌تان سعی در کنترل شما، روابط شما، یا تصمیمات شما دارد، این یک زنگ خطر جدی است.
  • ✳️

    عدم حمایت عاطفی:

    اگر شریک عاطفی‌تان از شما حمایت عاطفی نمی‌کند و در مواقع نیاز کنار شما نیست، رابطه ارزشمندی نیست.
  • ✳️

    تکرار الگوهای مخرب:

    اگر رابطه به طور مداوم در الگوهای مخرب و منفی گیر افتاده است و هیچ تغییری رخ نمی‌دهد، باید آن را رها کنید.
  • ✳️

    عدم رشد شخصی:

    اگر در این رابطه احساس می‌کنید رشد شخصی‌تان متوقف شده است و نمی‌توانید به بهترین نسخه خود تبدیل شوید، باید آن را ترک کنید.
  • ✳️

    وجود خیانت:

    خیانت، به‌خصوص اگر تکرار شود، نشان‌دهنده‌ی فقدان احترام و تعهد در رابطه است.
  • ✳️

    عدم وجود صمیمیت عاطفی و فیزیکی:

    اگر صمیمیت عاطفی و فیزیکی در رابطه از بین رفته و دیگر تلاشی برای احیای آن وجود ندارد، رابطه به پایان خود نزدیک شده است.
  • ✳️

    نیازهای برآورده نشده:

    اگر نیازهای اساسی شما در این رابطه برآورده نمی‌شود و شریک عاطفی‌تان تمایلی به رفع آنها ندارد، باید به فکر جدایی باشید.
  • ✳️

    احساس نارضایتی مداوم:

    اگر به طور مداوم در این رابطه احساس نارضایتی و ناخوشایندی دارید، باید به آن پایان دهید.
  • ✳️

    توجه بیش از حد به نقاط ضعف:

    اگر تمرکز اصلی در رابطه بر نقاط ضعف و اشتباهات شماست و نقاط قوت شما نادیده گرفته می‌شود، رابطه سالم نیست.
  • ✳️

    فقدان تفریح و شادی:

    اگر رابطه دیگر منبع تفریح، شادی و لذت نیست، باید دلیل آن را بررسی کنید و در صورت عدم امکان اصلاح، به فکر جدایی باشید.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • ✳️

    اولویت دادن به رابطه به قیمت سلامتی روان:

    اگر ادامه‌ی رابطه به سلامتی روان شما آسیب می‌زند، باید اولویت را به خودتان بدهید و آن را ترک کنید.
  • ✳️

    فانتزی در مورد زندگی بدون او:

    اگر دائماً در مورد زندگی بدون شریک عاطفی‌تان خیال‌پردازی می‌کنید و احساس بهتری دارید، این نشان‌دهنده‌ی تمایل ناخودآگاه شما به پایان رابطه است.

اگر در حال تصمیم‌گیری برای پایان دادن به یک رابطه هستید، حتماً از یک متخصص مشاوره کمک بگیرید تا در این مسیر از شما حمایت کند.

۱. عدم احترام متقابل

احترام متقابل سنگ بنای یک رابطه سالم است. اگر احساس می‌کنید شریک زندگی‌تان به شما، نظراتتان، یا حریم خصوصی‌تان احترام نمی‌گذارد، این زنگ خطر است. بی‌احترامی می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله تحقیر کلامی، نادیده گرفتن نیازهای شما، یا زیر پا گذاشتن مرزهای تعیین شده. حتی اگر هنوز عاشق هستید، ادامه‌ی رابطه‌ای که در آن مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرید، به سلامت روان شما آسیب می‌زند. تلاش برای حفظ چنین رابطه‌ای اغلب بی‌نتیجه است و فقط منجر به رنج بیشتر می‌شود. مرزهای خود را تعیین کنید و اگر این مرزها رعایت نشد، به فکر جدایی باشید. سلامتی روانی شما در اولویت است.

۲. نبود اهداف مشترک

در ابتدای رابطه، تفاوت‌ها ممکن است جذاب به نظر برسند. اما با گذشت زمان، نبود اهداف مشترک می‌تواند مشکل‌ساز شود. آیا در مورد آینده، مسیر زندگی، و ارزش‌های اساسی اختلاف نظرهای جدی دارید؟ اگر یکی از شما خواهان ازدواج و تشکیل خانواده است، در حالی که دیگری مخالف است، این تضاد اساسی می‌تواند باعث جدایی شود. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران سعی کنید در مورد اهدافتان به طور با صداقت با یکدیگر صحبت کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که مسیرهایتان در جهت‌های مختلفی قرار دارد، ادامه دادن رابطه فقط اتلاف وقت و انرژی است. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران گاهی رها کردن، شجاعانه‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید. زندگی کوتاه‌تر از آن است که در رابطه‌ای بمانید که آینده‌ای ندارد.

۳. سوء استفاده (جسمی، روانی، یا عاطفی)

سوء استفاده در هر شکلی غیرقابل قبول است. فرقی نمی‌کند سوء استفاده جسمی، روانی یا عاطفی باشد، باید فوراً رابطه را ترک کنید. هیچ عشقی ارزش تحمل سوء استفاده را ندارد. سوء استفاده می‌تواند باعث آسیب‌های روانی جبران‌ناپذیری شود. از دوستان، خانواده، یا متخصصان کمک بگیرید تا در این شرایط از شما حمایت کنند. اولویت شما باید حفظ امنیت و سلامت خودتان باشد. حتی اگر سوء استفاده‌گر وعده تغییر می‌دهد، به او فرصت دیگری ندهید. الگوهای سوء استفاده به ندرت تغییر می‌کنند.

۴. عدم اعتماد

اعتماد، پایه و اساس هر رابطه موفقی است. اگر اعتماد از بین برود، بازسازی آن بسیار دشوار است. خیانت، دروغگویی مکرر، و پنهان‌کاری می‌تواند اعتماد را از بین ببرد. اگر دائماً به شریک زندگی‌تان شک دارید و نمی‌توانید به او اعتماد کنید، رابطه محکوم به شکست است. بدون اعتماد، رابطه به یک میدان جنگ دائمی تبدیل می‌شود. سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد مسائل مربوط به اعتماد صحبت کنید. اگر نتوانید اعتماد را دوباره برقرار کنید، بهتر است رابطه را پایان دهید. زندگی با شک و تردید دائمی، فرساینده و غیرقابل تحمل است.

۵. عدم رشد شخصی

رابطه سالم باید به رشد شخصی هر دو طرف کمک کند. اگر احساس می‌کنید در رابطه با شریک زندگی‌تان درجا می‌زنید و فرصتی برای پیشرفت ندارید، این نشانه خوبی نیست. آیا شریک زندگی‌تان از رویاها و اهداف شما حمایت می‌کند؟ آیا شما را به چالش می‌کشد تا فرد بهتری شوید؟ اگر پاسخ این سوالات منفی است، ممکن است وقت آن رسیده باشد که به رابطه پایان دهید. ماندن در رابطه‌ای که مانع رشد شما می‌شود، به مرور زمان باعث سرخوردگی و نارضایتی می‌شود.

۶. دروغگویی مداوم

دروغ، صرف نظر از بزرگی یا کوچکی، اعتماد را از بین می‌برد. اگر شریک زندگی‌تان به طور مداوم به شما دروغ می‌گوید، رابطه سالم و پایداری نخواهید داشت. دروغگویی می‌تواند نشانه‌ای از عدم احترام و تعهد باشد. سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد اهمیت صداقت در رابطه صحبت کنید. اگر دروغگویی ادامه پیدا کرد، باید به فکر جدایی باشید. زندگی با کسی که نمی‌توانید به او اعتماد کنید، بسیار دشوار و طاقت‌فرسا است. صداقت و شفافیت، پایه‌های اصلی یک رابطه سالم هستند. بی‌توجهی به دروغگویی، به شریک زندگی‌تان اجازه می‌دهد که به رفتارهای نادرست خود ادامه دهد.

۷. نادیده گرفتن نیازهای شما

در یک رابطه سالم، نیازهای هر دو طرف باید مورد توجه قرار گیرد. اگر احساس می‌کنید نیازهای شما به طور مداوم نادیده گرفته می‌شود و شریک زندگی‌تان فقط به خواسته‌های خود اهمیت می‌دهد، این یک مشکل جدی است. این نادیده گرفتن می‌تواند شامل نیازهای عاطفی، جسمی، یا حتی مالی باشد. سعی کنید نیازهای خود را به طور واضح و قاطعانه با شریک زندگی‌تان در میان بگذارید. اگر او حاضر به شنیدن و درک نیازهای شما نیست، باید به فکر جدایی باشید. شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن نیازهایتان برآورده شود. رابطه یک خیابان دوطرفه است و هر دو طرف باید برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر تلاش کنند. بی‌توجهی به نیازها، به مرور زمان باعث ایجاد احساس رنجش و ناامیدی در شما می‌شود.

۸. عدم صمیمیت عاطفی

صمیمیت عاطفی، توانایی به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار عمیق با شریک زندگی است.اگر در رابطه با شریک زندگی‌تان احساس تنهایی و انزوا می‌کنید و نمی‌توانید با او ارتباط عاطفی برقرار کنید، این نشانه خوبی نیست.صمیمیت عاطفی، پیوند بین دو نفر را قوی‌تر می‌کند و به ایجاد یک رابطه عمیق و معنادار کمک می‌کند.سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد احساسات خود صحبت کنید و تلاش کنید صمیمیت عاطفی را در رابطه خود تقویت کنید.اگر این تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند، ممکن است وقت آن رسیده باشد که به رابطه پایان دهید.

بدون صمیمیت عاطفی، رابطه به یک همزیستی سرد و بی‌روح تبدیل می‌شود.

شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن احساس دیده شدن، شنیده شدن، و درک شدن کنید.عدم صمیمیت عاطفی، می‌تواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس خلاء و نارضایتی در شما شود.

۹. کنترل‌گری

کنترل‌گری می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله کنترل مالی، کنترل اجتماعی، یا کنترل رفتاری. اگر شریک زندگی‌تان سعی دارد زندگی شما را کنترل کند و شما را از دوستان، خانواده، یا فعالیت‌های مورد علاقه‌تان دور کند، این یک زنگ خطر جدی است. کنترل‌گری نشانه‌ای از عدم اعتماد و احترام است. سعی کنید مرزهای خود را به طور واضح تعیین کنید و به شریک زندگی‌تان اجازه ندهید از این مرزها عبور کند. اگر کنترل‌گری ادامه پیدا کرد، باید به فکر جدایی باشید. شما حق دارید زندگی خود را آن‌طور که می‌خواهید زندگی کنید. رابطه سالم باید بر اساس احترام و آزادی باشد، نه کنترل و محدودیت. ماندن در رابطه‌ای که کنترل‌گرانه است، به مرور زمان باعث از بین رفتن اعتماد به نفس و استقلال شما می‌شود.

۱۰. وابستگی ناسالم

وابستگی به شریک زندگی‌تان تا حدی طبیعی است، اما اگر این وابستگی ناسالم شود و شما نتوانید بدون شریک زندگی‌تان زندگی کنید، این یک مشکل است. وابستگی ناسالم می‌تواند باعث شود که شما استقلال خود را از دست بدهید و هویت خود را در رابطه با شریک زندگی‌تان تعریف کنید. تلاش کنید استقلال خود را حفظ کنید و فعالیت‌هایی را انجام دهید که به شما احساس لذت و رضایت می‌دهند. اگر وابستگی ناسالم شما به شریک زندگی‌تان باعث ایجاد مشکلاتی در رابطه شما شده است، از یک متخصص کمک بگیرید. شما باید بتوانید بدون شریک زندگی‌تان هم خوشحال و راضی باشید. رابطه سالم باید بر اساس انتخاب و عشق باشد، نه وابستگی و نیاز. وابستگی ناسالم می‌تواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس خفگی و نارضایتی در شما و شریک زندگی‌تان شود.

۱۱. الگوهای تکراری منفی

آیا در رابطه شما الگوهای تکراری منفی وجود دارد؟ آیا مدام بر سر موضوعات یکسانی بحث می‌کنید؟ اگر این الگوها تکرار می‌شوند و هیچ پیشرفتی در حل آنها حاصل نمی‌شود، نشانه خوبی نیست. تلاش کنید الگوهای منفی را شناسایی کنید و با کمک شریک زندگی‌تان به دنبال راه‌حل باشید. اگر نمی‌توانید الگوهای منفی را تغییر دهید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که به رابطه پایان دهید. تکرار الگوهای منفی، به مرور زمان باعث ایجاد احساس خستگی و ناامیدی در شما می‌شود. رابطه سالم باید بر اساس یادگیری و رشد باشد، نه تکرار اشتباهات. گاهی اوقات، برای شکستن الگوهای منفی، به کمک یک متخصص نیاز است.

۱۲. عدم بخشش

همه در روابط اشتباه می‌کنند. اما توانایی بخشش، برای حفظ یک رابطه سالم ضروری است. اگر نمی‌توانید اشتباهات شریک زندگی‌تان را ببخشید و دائماً آنها را به یادش می‌آورید، این یک مشکل است. بخشیدن، به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و رنجش است. سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد اهمیت بخشش در رابطه صحبت کنید. اگر نمی‌توانید ببخشید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که به رابطه پایان دهید. حمل کردن بار رنجش، به مرور زمان باعث فرسودگی و از بین رفتن عشق می‌شود. بخشیدن، هم برای شما و هم برای شریک زندگی‌تان، رهایی‌بخش است. عدم بخشش، مانع از پیشرفت و رشد رابطه می‌شود.

۱۳. احساس تنهایی در رابطه

یکی از غم‌انگیزترین تجربیات، احساس تنهایی در یک رابطه است. اگر با وجود اینکه با شریک زندگی‌تان هستید، احساس تنهایی و انزوا می‌کنید، این نشانه خوبی نیست. این تنهایی می‌تواند ناشی از عدم صمیمیت عاطفی، عدم ارتباط، یا عدم درک باشد. سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد احساس تنهایی خود صحبت کنید و تلاش کنید ارتباط خود را با او تقویت کنید. اگر این تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند، ممکن است وقت آن رسیده باشد که به رابطه پایان دهید. شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن احساس دیده شدن، شنیده شدن، و درک شدن کنید. هدف از یک رابطه سالم، از بین بردن تنهایی و ایجاد احساس تعلق و صمیمیت است. احساس تنهایی در رابطه، می‌تواند به مرور زمان باعث ایجاد افسردگی و اضطراب شود.

۱۴. دخالت بیش از حد خانواده و دوستان

دخالت بیش از حد خانواده و دوستان در رابطه شما، می‌تواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود. اگر خانواده یا دوستان شریک زندگی‌تان به طور مداوم در رابطه شما دخالت می‌کنند و این موضوع باعث ناراحتی شما می‌شود، این یک مشکل است. سعی کنید مرزهای خود را به طور واضح تعیین کنید و به خانواده و دوستان شریک زندگی‌تان اجازه ندهید از این مرزها عبور کنند. اگر شریک زندگی‌تان از شما در برابر دخالت‌های دیگران حمایت نمی‌کند، باید به فکر جدایی باشید. شما و شریک زندگی‌تان باید در تصمیم‌گیری‌های مربوط به رابطه خود، مستقل عمل کنید. دخالت بیش از حد دیگران، می‌تواند به مرور زمان باعث تضعیف رابطه شما شود. رابطه سالم باید بر اساس احترام و اعتماد باشد، نه دخالت و کنترل. گاهی اوقات، برای حفظ سلامت رابطه، نیاز است که از دیگران فاصله بگیرید.

۱۵. عدم وجود تعهد

تعهد، به معنای تعهد به حفظ و تقویت رابطه، حتی در زمان‌های سخت است. اگر شریک زندگی‌تان به رابطه متعهد نیست و از تلاش برای حل مشکلات اجتناب می‌کند، این نشانه خوبی نیست. عدم تعهد می‌تواند شامل عدم تمایل به ازدواج، عدم تمایل به حل مشکلات، یا عدم تمایل به سرمایه‌گذاری در رابطه باشد. سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد اهمیت تعهد در رابطه صحبت کنید. اگر او حاضر به تعهد نیست، باید به فکر جدایی باشید. رابطه بدون تعهد، مانند خانه‌ای است که بر روی شن ساخته شده است. شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن شریک زندگی‌تان به شما و آینده شما متعهد باشد. عدم تعهد، می‌تواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس ناامنی و نارضایتی در شما شود.

۱۶. عدم وجود جاذبه جنسی

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران جاذبه جنسی، بخش مهمی از یک رابطه عاشقانه است. اگر جاذبه جنسی بین شما و شریک زندگی‌تان از بین رفته است و تمایلی به برقراری رابطه جنسی ندارید، این یک مشکل است. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران این عدم جاذبه می‌تواند ناشی از مشکلات عاطفی، مشکلات جسمی، یا کاهش میل جنسی باشد. سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد مشکلات جنسی خود صحبت کنید و از یک متخصص کمک بگیرید. اگر نتوانید جاذبه جنسی را دوباره برقرار کنید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که به رابطه پایان دهید. رابطه بدون جاذبه جنسی، می‌تواند به مرور زمان به یک دوستی ساده تبدیل شود. شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن هم از نظر عاطفی و هم از نظر جنسی با شریک زندگی‌تان ارتباط برقرار کنید. عدم وجود جاذبه جنسی، می‌تواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و ناامیدی در هر دو طرف شود.

۱۷. عدم پذیرش یکدیگر

در یک رابطه سالم، باید بتوانید یکدیگر را همانطور که هستید بپذیرید، با تمام نقاط قوت و ضعف. اگر شریک زندگی‌تان سعی دارد شما را تغییر دهد و شما را به کسی تبدیل کند که نیستید، این یک مشکل است. عدم پذیرش می‌تواند شامل انتقاد مداوم، تلاش برای کنترل شما، یا عدم احترام به ارزش‌های شما باشد. سعی کنید با شریک زندگی‌تان در مورد اهمیت پذیرش یکدیگر در رابطه صحبت کنید. اگر او حاضر به پذیرش شما نیست، باید به فکر جدایی باشید. شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن بتوانید خودتان باشید و نیازی به تغییر نداشته باشید. هدف از یک رابطه سالم، حمایت از رشد و شکوفایی هر دو طرف است، نه تغییر آنها. عدم پذیرش، می‌تواند به مرور زمان باعث از بین رفتن اعتماد به نفس و هویت شما شود.

۱۸. خیانت مکرر

خیانت، نقض تعهد و اعتماد در رابطه است. یک بار خیانت می‌تواند آسیب‌زا باشد، اما خیانت مکرر نشان‌دهنده عدم احترام و تعهد جدی است. حتی اگر هنوز احساسات قوی به طرف مقابل دارید، تحمل خیانت مکرر به سلامت روانی شما آسیب می‌زند. بازسازی اعتماد پس از خیانت بسیار دشوار است و خیانت مکرر نشان می‌دهد که شخص تمایلی به تغییر ندارد. اولویت شما باید حفظ سلامت عاطفی و روانی خودتان باشد. شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن وفاداری و تعهد وجود داشته باشد. تحمل خیانت مکرر، به مرور زمان باعث از بین رفتن عزت نفس و اعتماد به نفس شما می‌شود.

۱۹. سازگاری ناپذیر بودن ارزش های اصلی

ارزش های اصلی، باورها و اصولی هستند که زندگی شما را هدایت می کنند. اگر در ارزش های اصلی مانند خانواده، مذهب، سیاست یا نحوه زندگی با شریک زندگی خود تضاد اساسی دارید، ممکن است رابطه بلندمدت پایدار نباشد. این تضادها میتوانند منجر به بحث و جدال های مکرر و احساس ناامیدی شوند. سعی کنید با شریک زندگی خود در مورد ارزش های اصلی خود صحبت کنید و ببینید آیا می‌توانید زمینه های مشترکی پیدا کنید. اگر اختلافات بسیار زیاد و اساسی باشند، ادامه دادن رابطه می‌تواند بسیار دشوار باشد. شما شایسته رابطه‌ای هستید که در آن ارزش های شما مورد احترام قرار گیرند و با آن همسو باشند. گاهی اوقات، عشق کافی نیست و سازگاری در ارزش های اصلی برای داشتن یک رابطه سالم و پایدار ضروری است.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. گاهی درد رها کردن کمتر از ماندن در رابطه ای است که تو رو زخمی می کنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا