زناشویی

چرا گاهی در روابط احساس می‌کنیم که احساسات‌مان اهمیتی ندارد؟

همه ما در روابط خود، چه عاطفی، چه خانوادگی و چه دوستانه، به دنبال دیده شدن و درک شدن هستیم. اما گاهی اوقات، بر خلاف انتظارمان، احساس می‌کنیم که حرف‌هایمان شنیده نمی‌شود و احساسات‌مان نادیده گرفته می‌شوند. این حس می‌تواند بسیار آزاردهنده و مخرب باشد و بر کیفیت رابطه‌مان تاثیر منفی بگذارد.

اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ چرا گاهی در روابط احساس می‌کنیم که احساسات‌مان اهمیتی ندارد؟ در اینجا 15 نکته‌ای که می‌تواند در این احساس نقش داشته باشد را بررسی می‌کنیم:

  • ✳️

    عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر:

    گاهی ما نمی‌توانیم احساسات خود را به درستی بیان کنیم و طرف مقابل متوجه نیازهای ما نمی‌شود.
  • ✳️

    گوش ندادن فعالانه:

    طرف مقابل واقعاً به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد و درگیر افکار و ذهنیات خود است.
  • ✳️

    عدم همدلی:

    فرد مقابل نمی‌تواند خودش را جای شما بگذارد و احساسات شما را درک کند.
  • بهبود روابط زناشویی


    چرا احساس می‌کنیم احساساتمان در روابط اهمیت ندارد؟

    چرا احساس می‌کنیم احساساتمان در روابط اهمیت ندارد؟

    1. نادیده گرفته شدن مکرر

    وقتی به طور مداوم احساسات شما نادیده گرفته می شوند، خواه خشم، ناراحتی یا شادی، این پیام را می فرستد که احساسات شما فاقد اهمیت هستند.

    بهبود روابط زناشوییمهارت‌های رابطه زناشویی

    این رفتار می‌تواند باعث شود شما در ابراز احساسات خود تردید کنید.

    احساس می کنید که نباید احساساتی داشته باشید.

    در نتیجه، از ترس قضاوت شدن، احساسات خود را سرکوب می کنید.

    به مرور زمان، این سرکوب می‌تواند منجر به مشکلات روانی و عاطفی شود.

    3. عدم همدلی

    همدلی توانایی درک و سهیم شدن در احساسات شخص دیگر است. وقتی شریک زندگی شما فاقد همدلی باشد، قادر به درک احساسات شما نخواهد بود.

    بدون همدلی، آنها نمی توانند به درستی به نیازهای عاطفی شما پاسخ دهند.

    به جای تلاش برای درک شما، سعی می کنند شما را متقاعد کنند که اشتباه می کنید.

    این عدم درک می‌تواند منجر به احساس تنهایی و انزوا در رابطه شود.

    شما احساس می کنید که تنها هستید، حتی وقتی در کنار شریک زندگی خود هستید.

    پر کردن این خلاء عاطفی، نیازمند تلاش و تمرین برای همدلی است.

    گاهی اوقات، مراجعه به متخصص برای یادگیری مهارت‌های همدلی ضروری است.

    4. تمرکز بر خود

    اگر شریک زندگی شما همیشه بر نیازها و احساسات خود تمرکز داشته باشد، ممکن است فضای کمی برای ابراز احساسات شما باقی بماند.

    این افراد اغلب خودمحور هستند و تمایلی به دیدن دیدگاه های دیگران ندارند.

    آنها ممکن است به طور مداوم در حال صحبت کردن در مورد مشکلات خود باشند و به صحبت های شما توجه نکنند.

    در چنین روابطی، احساس می کنید که صدای شما شنیده نمی شود.

    نیازهای شما نادیده گرفته شده و برآورده نمی‌شوند.

    ایجاد تعادل در توجه و اهمیت دادن به نیازهای هر دو طرف، کلید یک رابطه سالم است.

    اگر شریک زندگی شما تمایلی به تغییر این رفتار ندارد، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.

    5. عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر

    برخی افراد نمی دانند چگونه به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار کنند. آنها ممکن است منظور خود را به درستی بیان نکنند یا نتوانند احساسات شما را به درستی تفسیر کنند.

    این عدم مهارت می‌تواند منجر به سوء تفاهم و برداشت های نادرست شود.

    آنها ممکن است بدون قصد آسیب رساندن، حرف هایی بزنند که باعث ناراحتی شما شود.

    یادگیری مهارت های ارتباطی موثر می‌تواند به حل این مشکل کمک کند.

    آموزش گوش دادن فعال، ابراز احساسات به طور واضح و همدلی با طرف مقابل، بسیار مهم است.

    شرکت در کارگاه های آموزشی ارتباطی یا مشاوره با یک متخصص می‌تواند مفید باشد.

    صبر و درک متقابل، در این مسیر ضروری است.

    6. تاریخچه روابط گذشته

    تجربیات بد در روابط گذشته می‌تواند باعث شود که فرد از ابراز احساسات خود بترسد. اگر در گذشته به دلیل ابراز احساسات مورد قضاوت، تمسخر یا تنبیه قرار گرفته اید، ممکن است در روابط فعلی خود نیز محتاط باشید.

    این ترس می‌تواند ناخودآگاه باشد و شما را از برقراری ارتباط صمیمانه با شریک زندگی خود باز دارد.

    به مرور زمان، با ایجاد یک رابطه سالم و امن، می‌توانید دوباره به ابراز احساسات خود اعتماد کنید.

    ایجاد اعتماد در رابطه، نیازمند زمان و تلاش هر دو طرف است.

    صداقت و شفافیت در مورد ترس ها و آسیب پذیری های خود، می‌تواند به ایجاد صمیمیت بیشتر کمک کند.

    درک و حمایت شریک زندگی، نقش مهمی در این فرآیند دارد.

    7. تفاوت در سبک های ارتباطی

    هر فردی سبک ارتباطی منحصر به فردی دارد. برخی افراد به راحتی احساسات خود را بیان می کنند، در حالی که برخی دیگر در این زمینه مشکل دارند. تفاوت در سبک های ارتباطی می‌تواند منجر به سوء تفاهم و احساس عدم درک شود.

    مثلا یک فرد ممکن است به طور مستقیم و صریح صحبت کند، در حالی که فرد دیگر ترجیح می دهد به طور غیرمستقیم و با اشاره صحبت کند.

    تلاش برای تطبیق با سبک ارتباطی طرف مقابل، می‌تواند به کاهش سوء تفاهم ها کمک کند.

    درک این تفاوت ها و احترام گذاشتن به آنها، کلید یک رابطه موفق است.

    زبان عشق، روشی است که افراد ترجیح می دهند عشق و محبت را دریافت کنند و ابراز کنند.

    8. استرس و فشارهای زندگی

    استرس و فشارهای زندگی می‌تواند بر توانایی افراد در همدلی و توجه به احساسات دیگران تأثیر بگذارد. وقتی فردی تحت استرس است، ممکن است تمرکز بیشتری بر نیازهای خود داشته باشد و نتواند به درستی به نیازهای عاطفی شریک زندگی خود پاسخ دهد.

    شناخت منابع استرس و تلاش برای مدیریت آنها می‌تواند به بهبود روابط کمک کند.

    ایجاد یک فضای امن و حمایت کننده در رابطه، می‌تواند به کاهش استرس و بهبود ارتباطات کمک کند.

    در ضمن، اختصاص دادن زمان برای مراقبت از خود و انجام فعالیت هایی که به شما آرامش می دهد، بسیار مهم است.

    ورزش، مدیتیشن و گذراندن وقت با عزیزان، می‌تواند به کاهش استرس و بهبود خلق و خو کمک کند.

    باید در زمان استرس، با شریک زندگی خود در مورد احساسات خود صحبت کنید و از او حمایت بخواهید.

    حمایت متقابل در زمان های سخت، می‌تواند رابطه شما را قوی تر کند.

    9. مسائل حل نشده

    وجود مسائل حل نشده در رابطه می‌تواند باعث شود که افراد از ابراز احساسات خود اجتناب کنند. ترس از شروع یک بحث جدید یا باز کردن زخم های قدیمی می‌تواند باعث شود که افراد احساسات خود را سرکوب کنند.

    حل این مسائل حل نشده، نیازمند شجاعت و تمایل به گفتگو و مصالحه است.

    گاهی اوقات، کمک گرفتن از یک مشاور می‌تواند در حل این مسائل مفید باشد.

    ایجاد یک فضای امن و بدون قضاوت برای گفتگو، بسیار مهم است.

    تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل و یافتن راه حل های مشترک، می‌تواند به بهبود رابطه کمک کند.

    به تعویق انداختن حل مسائل، تنها باعث تشدید آنها می شود.

    10. عدم اعتماد

    عدم اعتماد می‌تواند یکی از بزرگترین موانع در ابراز احساسات باشد. اگر به شریک زندگی خود اعتماد ندارید، ممکن است از این بترسید که احساسات خود را با او به اشتراک بگذارید، زیرا نگران هستید که مورد قضاوت، سوء استفاده یا خیانت قرار گیرید.

    ایجاد اعتماد، نیازمند زمان، صداقت و ثبات است.

    شکستن اعتماد می‌تواند به شدت به رابطه آسیب برساند و ترمیم آن دشوار است.

    اگر در رابطه خود با مشکل اعتماد مواجه هستید، کمک گرفتن از یک مشاور می‌تواند مفید باشد.

    صداقت و شفافیت در مورد گذشته و حال، می‌تواند به ایجاد اعتماد کمک کند.

    پایبندی به قول ها و تعهدات، نیز نقش مهمی در ایجاد اعتماد دارد.

    11. ترس از آسیب پذیری

    آسیب پذیری به معنای نشان دادن احساسات واقعی خود به دیگران است، حتی اگر ترسناک باشد. بسیاری از افراد از آسیب پذیر بودن می ترسند، زیرا نگران هستند که مورد رد، طرد یا تحقیر قرار گیرند.

    آسیب پذیری، کلید صمیمیت و نزدیکی در روابط است.

    بدون آسیب پذیری، نمی توان یک رابطه عمیق و معنادار ایجاد کرد.

    برای غلبه بر ترس از آسیب پذیری، باید به خودتان اجازه دهید که احساسات خود را تجربه کنید و آنها را با شریک زندگی خود به اشتراک بگذارید.

    این کار در ابتدا ممکن است دشوار باشد، اما با تمرین، آسان تر می شود.

    نشان دادن آسیب پذیری، نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه شجاعت است.

    12. سرکوب احساسات در کودکی

    اگر در کودکی یاد گرفته اید که احساسات خود را سرکوب کنید، ممکن است در بزرگسالی نیز با ابراز احساسات خود مشکل داشته باشید. والدینی که به احساسات فرزندان خود بی توجهی می کنند یا آنها را سرکوب می کنند، میتوانند باعث شوند که فرزندانشان یاد بگیرند که احساسات خود را نادیده بگیرند یا آنها را پنهان کنند.

    یادگیری ابراز احساسات به طور سالم و سازنده، نیازمند زمان و تلاش است.

    خودآگاهی و شناخت احساسات خود، اولین قدم در این مسیر است.

    شما می‌توانید با تلاش و پشتکار، الگوهای ناسالم را تغییر دهید و یک زندگی عاطفی سالم و رضایت بخش داشته باشید.

    13. انتظارات غیرواقعی

    انتظارات غیرواقعی از یک رابطه می‌تواند منجر به ناامیدی و احساس عدم اهمیت شود. اگر انتظار دارید که شریک زندگی شما همیشه نیازهای شما را برآورده کند یا همیشه با شما موافق باشد، ممکن است ناامید شوید.

    هیچ رابطه ای کامل نیست.

    همه افراد اشتباه می کنند.

    به جای تمرکز بر نقص های شریک زندگی خود، بر نقاط قوت او تمرکز کنید.

    هر دو طرف باید برای موفقیت رابطه تلاش کنند.

    14. عدم تعریف حدود

    تعریف حدود، نیازمند شناخت نیازهای خود و بیان آنها به طور واضح و قاطع است.

    حدود میتوانند فیزیکی، عاطفی، ذهنی یا معنوی باشند.

    احترام به حدود یکدیگر، کلید یک رابطه سالم و محترمانه است.

    اگر شریک زندگی شما به حدود شما احترام نمی گذارد، باید قاطعانه از حقوق خود دفاع کنید.

    عدم تعریف حدود، می‌تواند منجر به فرسودگی عاطفی و نارضایتی در رابطه شود.

    15. تغییر اولویت ها

    گاهی اوقات، افراد در روابط خود تغییر می کنند و اولویت های آنها تغییر می کند. اگر شریک زندگی شما دیگر به اندازه گذشته به شما توجه نمی کند یا به نیازهای شما پاسخ نمی دهد، ممکن است احساس کنید که احساسات شما اهمیتی ندارد. این تغییر می‌تواند به دلایل مختلفی رخ دهد، مانند تغییر شغل، تولد فرزند یا مشکلات شخصی.

    در این شرایط، باید با شریک زندگی خود در مورد احساسات خود صحبت کنید و سعی کنید بفهمید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

    شاید لازم باشد که در مورد انتظارات خود دوباره صحبت کنید و راه هایی برای تطبیق با شرایط جدید پیدا کنید.

    گاهی اوقات، ممکن است متوجه شوید که رابطه شما دیگر پایدار نیست و نیاز به پایان دادن به آن دارید.

    تصمیم گیری در مورد پایان دادن به یک رابطه، همیشه دشوار است.

    اما گاهی اوقات، این بهترین راه حل برای هر دو طرف است.


نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. گاهی در روابط به دلیل ترس از جر و بحث یا نگرانی از واکنش طرف مقابل، احساساتمان را ناگفته نگه میداریم. این کار شاید در کوتاه مدت از تنش جلوگیری کند، اما در بلندمدت باعث رنجش عمیق میشود. من هم یکبار با نگفتن حرف دل ساده، تبدیل به کوهی از دلخوری شدم که بعدها به سختی میشد آن را حل کرد.

    بعضی وقتها فکر میکنیم اگر احساس خود را نشان دهیم، رابطه را خراب میکنیم. اما برعکس، پنهان کردن مداوم حس واقعی مثل این است که زخم کوچک را دستمال بپیچیم بدون آن که تمیزش کنیم. یادم میآید زمانی که به جای بیان ناراحتیام، همیشه میخندیدم، طرف مقابل حتی متوجه مشکل نشد تا زمانی که دیر شد. گفتن به موقع دردها با زبان مهربان، مثل نمک روی زخم است؛ اول میسوزاند اما بعد درمان میکند.

پاسخ دادن به Golnar لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا